
آدرس مشخص است: به خانهای واقع در خیابان سید رضی ۴۶ میرسیم، اما تابلو و نشانهای ندارد. انگار گم نام. ساختمانی آجری در ردیف خانههای دیگر است بدون هیچ تابلویی. آیفون را میزنم در باز میشود و تعدادی از بچهها جلو میآیند و با صدای بلند سلام میکنند.
صدای جاروبرقی بلندتر از صدای کارتونی است که از تلویزیون پخش میشود. همانطور که در حال کشیدن جاروبرقی است نگاهش به تلویزیون است. آن دیگری لباسی سفید تنش کرده است و به تلوزیون خیره شده است و میگوید: از دیروز تعطیل شده است و میخواهد در کلاسهای ورزشی شرکت کند.
مربی به همراه یکی از بچهها در حال طی کشیدن آشپزخانه است. انگار هرکسی مسئولیتی دارد و میداند که باید چه کار کند. اینجا خانه کودکان بیسرپرست و بدسرپرست فرزندان شکوه مهر است.
افسانه افخمینژاد مسئول روابط عمومی وارد میشود و سر صحبت را با او باز میکنیم: اینجا یکی از خانههای فرزندان شکوه مهر است که ۱۶ کودک (پسر) بی سرپرست و بد سرپرست زندگی میکنند. او میگوید: اینجا تحت نظارت سازمان بهزیستی است و به صورت هیئت امنایی اداره میشود و این فرزندان از طریق بهزیستی و دادگستری به مسئولان خیریه معرفی شدهاند و ما آنها را تحت پوشش قرار داده ایم.
در ادامه میگوید: همه فعالیتهای ما زیر نظر مستقیم مدیریت موسسه است و ما کادری مجرب را برای فرزندانمان در نظر گرفتهایم که شامل دو مربی در کنار یک کمک مربی، روانشناس مسئول فنی و مددکار انجام وظیفه میکنیم و تمامی هزینههای مربوطه از کمک خیران و نیکوکاران تامین میشود.
یکی از چیزهایی که در این اتاق خودنمایی میکند، عکسهایی است که روی دیوار جا خوش کردهاند. او به این عکسها اشاره میکند و میگوید: اینها را در مناسبتهای مختلف از بچهها گرفتهایم و تنها جا برای آنها، روی همین دیوارهاست. چون نمیتوانیم هیچگونه تبلیغاتی داشته باشیم و عکس بچهها را در جایی چاپ کنیم. در غیر این صورت ممکن است بچهها دچار ضربه روحی، روانی شوند.
از او میخواهم سری به بچهها بزنیم، از پلهها پایین میآییم، بچهها در فضای کوچک این مرکز در رفت و آمد و انجام کارها روزمره هستند؛ از نظافت کردن خانه تا تلوزیون نگاه کردن. یکی از مربیان که با ما همراه میشود و قسمتهای مختلف خانه را به ما نشان میدهد؛ پذیرایی را با یک دیوار پیش ساخته به اتاق خواب تبدیل کردهاند و دو اتاق دیگر برای مطالعه و بازی بچهها در نظر گرفته شده است.
مربی میگوید: بچهها خیلی نمیتوانند از حیاط استفاده کنند، چون همسایهها شاکی میشوند و به همین خاطر معمولا داخل خانه بازی میکنند. افخمی، دوباره رشته کلام را به دست میگیرد و میگوید: متاسفانه با کمبود جا روبهرو هستیم، به همین خاطر سعی کردهایم از کمترین فضا، بیشترین استفاده را بکنیم.
برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه خیریه به سراغ محمدهادی اشرافی، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل موسسه شکوه مهر میرویم. او میگوید: خانه فرزندان شکوه مهر در سال ۱۳۹۱ با همراهی تعدادی از خیران مشهد جهت تحت پوشش قرار دادن بچههای بی سرپرست تاسیس شد.
این موسسه دو خانه مجزا را با ظرفیت پذیرش و نگهداری بیست نفر در اختیار دارد
این موسسه دو خانه مجزا را با ظرفیت پذیرش و نگهداری ۲۰ نفر در اختیار دارد، که یک خانه به پسرهای ۶ تا ۱۲ سال و خانه دیگر به پسرهای ۱۲ تا ۱۸ سال تعلق گرفته است.
وی خاطرنشان میکند: معمولا فرزندان بی سرپرست در مراکزی از این دست، تا سن ۱۸ سالگی نگه داشته و بعد رها میشوند. اما هدف اولیه ما پیگیری آینده بچهها و ساماندهی آنها بعد از ترخیص از مرکز خودمان و دیگر مراکز است. در واقع بخش مهمی از فعالیتهای این موسسه روی تحصیل، اشتغال، ازدواج و مسکن بچهها متمرکز شده است.
او در ادامه میگوید: ما مستقل از این خانهها ۱۱۰ نفر از فرزندانی که عروس و داماد شدهاند را تحت حمایت مادی و معنوی خود قرار دادهایم.
اشرافی در بخش دیگری از صحبتهایش به فعالیتهای دیگر این مرکز که نگهداری از معلولان ذهنی بی سرپرست است اشاره میکند و میگوید: معلولان بی سرپرست ذهنی مظلومترین گروه معلولان هستند، برای همین ما در موسسه خیریه شکوه مهر در این زمینه هم فعال هستیم.
به این شکل که دو مرکز داریم؛ یکی آسایشگاه معلولان شهید بهشتی در بلوار هنرستان و یکی آسایشگاه مهر پناهندگان ضامن آهو در بولوار میامی که در این دو مرکز ۲۴۰ معلول ذهنی بی سرپرست نگهداری میشوند که خدمات درمانی و توانبخشی را به این عزیزان ارائه میکنیم.
اشرافی در ادامه میگوید: وقتی بچهها را به موسسه معرفی میکنند، بعضی از آنها شناسنامه ندارند. ما در ابتدا برایشان شناسنامه تهیه و بعد برای مراحل تحصیل آنها اقدام میکنیم. او در مورد استعدادهایی که به علت پرورش نیافتن نهفته مانده است این طور میگوید: ما بچههایی را به موسسه آوردیم که درس نخوانده بودند، ولی بعد از آن که مدرسه رفتهاند در یک سال تحصیلی سه سال تحصیلی را پشت سر گذاشتهاند. او اضافه میکند: در حال حاضر فرزندانی داریم که در سطوح عالیه در حال تحصیل هستند و هدف ما این است که این بچهها نیروهای مسمر ثمر در ابتدا برای خودشان و بعد برای جامعه باشند.
وی یادآور شد: ما غیر از تحصیل، کلاسهای فوق برنامه هم برای فرزندانمان داریم. برگزاری کلاسهای ورزشی از قبیل فوتبال، رزمی، آمادگی جسمانی، کلاسهای هنری، قرآن و احکام و برگزاری مسافرتهای تفریحی از دیگر برنامههای موسسه است.
رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل موسسه شکوه مهر میگوید: یکی از مشکلاتی که ما در گذشته در زمینه فرزندان بی سرپرست و بد سرپرست در مراکز نگهداری داشتهایم، این بوده است که فرزندان در مراکز بزرگ و با جمعیت بالا نگهداری میشدند، در واقع شبیه اردوگاهی بودکه همه خدمات به صورت آماده در اختیار بچهها قرار داده میشد.
او با خوشحالی ادامه میدهد: خوشبختانه در سالهای اخیر با گرفتن خانههایی مجزا با جمعیتی کم، شرایط برای بچهها خیلی بهتر شده است. در حال حاضر هدف ما این است که بچهها، عقب مانده اجتماعی بزرگ نشوند و بتوانند در آینده گلیم خودرا از آب بیرون بکشند، برای همین پله پله آنها را به سمت مستقل شدن هدایت میکنیم، به این ترتیب که در حال حاضر خانههای فرزندان شکوه مهر حداکثر ۲۰ نفر هستند و ما باز ما آمدهایم در داخل خانه توسط مربیان آنها را گروه گروه کردهایم و بر مبنای ارتباط سنی به آنها استقلال میدهیم.
اشرافی ادامه میدهد: به این شکل که مربیان مسئولیت آماده سازی صبحانه بچههای بالای ۶ سال را به عهده خودشان میگذارند و بچههایی که بزرگتر هستند مسئولیت بعضی از خریدهای بیرون مثل خرید میوه و... و کارهای شخصی خود مثل رفتن به آرایشگاه را انجام میدهند و بعد از آن که به سن ۱۸ سال میرسند، چون که آنها از قبل برای زندگی مستقل آماده شدهاند به آنها خانه مستقل میدهیم و هزینه خواروبار و... را در اختیارشان میگذاریم تا کم کم کاملا مستقل شوند.
او در ادامه تاکید میکند: ما به هیچ بابت آنها را رها نمیکنیم و در زمینه تحصیل و اشتغال و ازدواج آنها را مورد حمایت قرار میدهیم.
نمیتوانیم به خاطر حفظ حرمت و آبروی بچهها تابلویی داشته باشیم
اشرافی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: این بچهها نسبت به بچههای دیگر به علت نداشتن خانواده یا داشتن خانواده بد سرپرست آسیبپذیر هستند و این مستلزم این است که مراقبت بیشتری از آنها شود که ما از مربیان و کارشناسان مشاوره در موسسه استفاده میکنیم.
او در ادامه میگوید: خیلی نمیتوانیم به صورت محسوس تبلیغات برای موسسه داشته باشیم، چون که نمیخواهیم بچهها انگشت نما شوند، حتی برای ثبت نام آنها همه را در یک مدرسه نامنویسی نمیکنیم که خدای ناکرده مورد تمسخر قرار نگیرند.
وی در ادامه به کمکهای مردمی اشاره میکند و میگوید: ما تمام امیدمان به کمکهای مردمی است، چون به نظر من این موسسات با کمک خیران سر پا مانده است و اگر این کمکها نباشد ما خفه میشویم. او این طور ادامه میدهد: یکی از معضلات و مشکلات ما استیجاری بودن خانهها است، چون معمولا بیشتر از یکی دوسال خانهها اجاره داده نمیشود و ما اگر خانههایی به صورت دائمی داشته باشیم خیلی بهتر است و امیدواریم این اتفاق خوب هم با کمک خیران انجام شود.
برای شنیدن صحبتهای پایانب باز هم به سراغ افخمینژاد میرویم. او میگوید: ما تلاش کردیم در اینجا محیطی خانوادگی داشته باشیم، نه اینکه محیط بستهای باشد که فقط وظیفه سرپناه دادن را داشته باشد. ما تلاش میکنیم تا به درستی با بچهها رفتار شود و احساس امنیت و آرامش در این محیط داشته باشند که وقتی بیرون میروند، دوباره برگردند و بدانند خانوادهای دارند که منتظرشان هستند.
او خاطرنشان میکند: متاسفانه نمیتوانیم به خاطر حفظ حرمت و آبروی بچهها تابلویی داشته باشیم. برای همین شاید این مرکز خیلی برای افراد شناخته شده نباشد و جا دارد از همین جا از مردم بخواهیم در این مکان حضور به عمل آوردند و در کنار این بچهها مراسمهایی از قبیل تولد، مهمانی و در حال حاضر که در ماه رمضان هستیم، برگزاری افطاری داشته باشند و اینجا است که این حدیث از امام علی (ع) برایمان یادآور میشود. ایشان میفرمایند: آن کس که با دست کوچک ببخشد از دستی بزرگ پاداش میگیرد.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۷ خرداد ۹۵ در شماره ۱۹۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.